سفرنامه باکو

آذربایجان و گرجستان

سفر زمینی به جمهوری آذربایجان و گرجستان

انگیزه سفر

اواسط مرداد سال 1397 (امسال) بود که به همراه دو نفر از دوستانم برای سفرزمینی به باکو تصمیم گرفتیم.

هدف از این سفر بررسی جهت آغاز یک بیزینس با دوست دیگرم در باکو و همچنین چند مورد کارهای بانکی مربوط به حساب ارزی من بود.

در همین زمان ، پسرخالم که مدتی ساکن گرجستان شده بود بعد از اطلاع از تصمیم ما ، پیغام داد که در گرجستان هم موارد کاری را بررسی کرده و خودش هم مشغول و در حال زندگی است .

 

بنا براین تصمیم گرفته شد که بعد از باکو یک سری هم به تفلیس بزنیم و از تغییراتی که جدیدا در آنجا بوجود آمده مطلع شویم.

برنامه ریزی

من به همراه حسین و سلمان برنامه سفر رو تدارک دیدیم و تصمیم به سفر زمینی با ماشین را گرفتیم ، از مراجعات مکرری که جهت تمدید گواهینامه و دفترچه ماشین به فدراسیون اتوموبیلرانی و جهانگردی داشتم ، متوجه شده بودم که جمهوری آذربایجان از پذیرش خودروهای پایین تر از مدل 2011 و Euro4 خود داری می کند، ضمنا گواهینامه رانندگی بین المللی هم از نوع آبی 3 ساله باشد که عضو معاهده بین المللی 8 نوامبر 1968هست.

برهمین اساس سفر با ماشین من با توجه به اینکه شرایط فوق را نداشتیم منتفی شد ، ماشین من نیسان مورانو مدل 2008 و همچنین گواهینامه بنده از نوع یکساله معاهده 19 سپتامبر 1949 ، که هنوز اعتبار داشت و ارزش باطل کردن و تعویض با 3 ساله را نداشت.

از طرفی من دو ماه قبل هم ترکیه رفته بودم و بنابر این شامل معافیت 3 ماهه خروج با ماشین از کشور نمی شدم و ناگزیر به پرداخت جریمه سوخت می شدم .

نکته: چون فدراسیون روی گواهینامه 3 ساله تخفیفی نمی دهد، بنابراین من هیچ موقع رغبتی به پرداخت و صدور گوهینامه 3 ساله نداشته و ندارم .

 

از این رو قرارشد با ماشین BMW دوستم حسین سفر کنیم، که هم نو بود و هم بسیار کم مصرف تر از ماشین من هست . 

گرفتن ویزا

گرفتن ویزا از طریق مراجعه حضوری به سفارت جمهوری آذربایجان واقع در : تهران، پاسداران، خيابان نيستان سوم، كوچه راستوان، پلاك 16 خیابان احتشامیه و ارائه مدارک لازمه انجام شد و حدودا 5 روز زمان برد .

لیست مدارک :

  • دانلود، پرینت و تکمیل فرم ویزا که روی سایت سفارت قراردارد
  • 2 عدد عکس 3X4 پرسنلی
  • مبلغ 20 دلار اسکناس
  • بیمه نامه مسافرتی
  • رزرو هتل و بلیط هواپیما

 

نکته : سفارت تمایلی به دادن ویزای لیبل ندارد و اصرار دارد شما از طریق سامانه آسان ویزا به صورت آنلاین ویزا بگیرید. به همین دلیل ممکنه کمی مقاومت کند که البته با اصرار حلی می شود. جهت گرفتن ویزا به پنجره کوچکی که پایین تر از درب اصلی سفارت روی دیوار کنار درب ماشین رو هست مراجعه کنید نه درب اصلی که در عکس پایین می بینید :

سفارت جمهوری آذربایجان

تدارک

درحال تدارک برنامه سفر و هماهنگی با دوستان تهران و دوستم در باکو بودم و سفارشاتی هم از بازر تهران برای دوستم در باکو خریده بودم که متاسفانه حسین اعلام کرد مشکلی براش پیش اومده و نمیتونه با ما بیاد .

در چنین شرایطی چون تصمیم به رفتن داشتم ناگزیر تصمیم گرفتم، وضعیت اتوبوس را پیگیری کنم.

بنا براین یک سرچ تو اینترنت زدم و سفر 724 را پیدا کردم و از طریق شرکت سیما سفر غرب بلیط برای آذربایجان از مبداء ترمینال غرب به مبلغ 150 هزار تومان برای هر نفر پیدا کردم.

 

پس از مشورت با سلمان توافق به سفر با اتوبوس انجام شد و بلافاصله 2 تا بلیط VIP به مبلغ مجموع 300 هزار تومان خریداری کردم. 

شروع سفر

 

سفر در تاریخ 1397/05/29 ساعت 10 شب از مبداء ترمینال غرب (آزادی) به مقصد پایانه باکو شروع شد.

بلیط اتوبوس باکو

چون برای سفر زمینی مسیر رو بررسی کرده بودیم و نقشه رو دیده بودیم خیالمون راحت بود که مشکلی نخواهد بود و همچنین با توجه به کوتاهی مسیر ، صبح روز کاری بعد به باکو می رسیم و میتوانیم با مراجعه به بانک کارهامون رو هم انجام بدیم .

مشکلات سفر با اتوبوس

 هدف اتوبوس متاسفانه همه کاری بود به جز حمل و نقل مسافر!!.

 

 

با حرکت لاکپشتی و توقف های متعدد و طولانی اتوبوس بلاخره ظهر رسیدیم به مرز باکو و آنجا هم علاف یکی از مسافرا شدیم که به علت اقامت بیشتر از زمان ویزای قبلی ممنوع الورود شده بود و طی کردن روال اداری و پرداخت جریمه که حدود ۲ ساعت طول کشید شروع به حرکت کردیم . (البته این معطلی پشت مرز ایران ‌و پس از زدن مهر خروجی بود و هنوز به ورودی مرز آذربایجان نرسیده بودیم).
پس از نزدیک شدن به مرز، هم توسط راننده و هم توسط افسر مرزبانی اعلام شد همه مسافران بهمراه بار و چمدانها باید پیاده شوند و هیچ چیزی در اتوبوس جا نماند .

مرز آذربایجان

بعد از پیاده شدن از اتوبوس جهت بازرسی ، چندین ایرانی دیگر را در مرز دیدم . ۲ گروه آنها خانواده بودند و از قضا با ماشین شخصی آمده بودند و بقیه هم پیاده (احتمالا با تاکسی تا آستارا آمده بودند) ، با تعجب دیدم ماشینها تندر ۹۰ و هیوندا توسان هستند ، باتوجه به اینکه مدل ماشینشان پایین بود و گواهینامه دست ایشان هم طوسی و ۱ ساله بود ، از راننده یکی از آنها پرسیدم چطوری میخواهید رد شوید ؟! . راننده اظهار بی اطلاعی کرد و منهم دیگه چیزی نگفتم و پیش خودم گفتم بنده خدا که تا اینجا بدون اطلاع ا‌مده من دیگه تو دلشو خالی نکنم و صبر کنم ببینم چه اتفاقی میافتد. چون آنها زود تر آمده بودند کارهای آنها انجام شد و با کمال تعجب و بدون هیچگونه مشکلی وارد آذربایجان شدند .

 

اینجا بود که افسوس خوردیم که چرا با ماشین خودمان نیامدیم و گول اطلاعات غلط فدراسیون رو خورده بودیم. البته قضاوت نمی کنم ، شاید این قانونی است که از طرف جمهوری آذربایجان ابلاغ شده و در این مورد خاص افسرهای مرز خواستند برای آن خانواده ها مشکلی پیش نیارند و سفرشان را خراب نکنند !!

حرکت به سمت باکو

بلاخره مجددا پس از بازرسی و چک کردن ویزاها و زدن مهر ورود در پاسپورت مجددا سوار اتوبوس شدیم و اتوبوس متاسفانه به خاطر یک سری مسائل که قبلا اشاره کردم ، به جای مسیر اصلی و اتوبان از جاده های قدیمی و کنار گذر با دست اندازهای فراوان عبور می کرد و بلاخره بعد از ظهر به باکو رسیدیم که متاسفانه بانکها بسته بودند .

با دوستم بهنام ، در باکو تماس گرفتم و ایشان دنبالمان آمد و مارا به منزل خود برد .

جریان نرسیدن به بانک رو بهش گفتم و ازش خواستم که فردا باهم بریم بانک . ناگهان، ایشان خبری غیر منتظره بهمون داد و گفت: “فردا و پس فردا به خاطر عید قربان 2 روز تعطیلی رسمی هست .!!” .

 

به ناچار چند روز اضافه تر در باکو ماندیم و به گشت و گذار و تحقیقات در خصوص تجارت و سرمایه گذاری پرداختیم . بعد از تعطیلات هم به بانک مراجعه کردم و پس از انجام کارهای بانکی ، به علت خاطره بدی که از اتوبوس داشتیم تصمیم گرفتیم با قطار به گرجستان برویم .

تصمیم به سفر با قطار

 

یکی از ایستگاههای مهم مترو باکو که با قطار هم طلاقی داشت به نام 28MAY بود ، با مراجعه به آن 2 عدد بلیط قطار بین المللی باکو به تفلیس را به مبلغ کل 50 منات خریدیم که ساعت 21:50 دقیقه حرکت می کرد و با خیال راحت مجددا شروع به گشت زنی در شهر کردیم و سرانجام به همراه وست باکویی مان (بهنام) به ایستگاه برگشتیم و ضمن خداحافظی از ایشان سوار قطار شدیم .

ایستگاه 28 می در باکو

حرکت به سمت تفلیس

قطار از همان سری قطارهای روسی بود که کمی عریض تر از قطار های خودمان هست و در واقع شبیه کوپه های 4 تخته خودمان هست ولی درب کوپه را ندارد و در کنار راهرو هم 2 تخت بالا و پایین هم قرار دارند .

 

یعنی به این صورت که مقابل چهار تختی که مثلا داخل کوپه بدون درب هستند 2 تخت روی هم هم کنار پنجره راهرو وجود دارد.

قطار باکو به تفلیس

1 دیدگاه دربارهٔ «آذربایجان و گرجستان»

  1. سلام داداش
    این سفرنامه ات برخلاف سفرنامه های دیگه ات تخمی بود که. هیچی از گرجستان ننوشتی و فقط گفتی رفتیم گرجستان!!!!!!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شش − 5 =

پیمایش به بالا